کد مطلب:62631 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:324

قیام و طغیان خوارج











خارجیها در ابتدا آرام بودند و فقط به انتقاد و بحثهای آزاد اكتفا می كردند. رفتار علی نیز درباره آنان همانطور بود كه گفتیم، یعنی به هیچ وجه مزاحم آنها نمی شد و حتی حقوق آنها را از بیت المال قطع نكرد. اما كم كم كه از توبه علی مأیوس گشتند روششان را عوض كردند و تصمیم گرفتند دست به انقلاب بزنند. در منزل یكی از هم مسلكان خود گرد آمدند و او خطابه كوبنده و مهیجی ایراد كرد و دوستان خویش را تحت عنوان امر به معروف و نهی از منكر دعوت به قیام و شورش كرد. خطاب به آنان گفت:

«اما بعد فوالله ما ینبغی لقوم یؤمنون بالرحمن و ینیبون الی حكم القرآن ان تكون هذه الدنیا آثر عندهم من الامر بالمعروف و النهی عن المنكر و القول بالحق و ان من و ضر فانه من یمن و یضر فی هذه الدنیا فان ثوابه یوم القیامة رضوان الله و الخلود فی جنانه، فأخرجوا بنا اخواننا من هذه القریة الظالم اهلها الی كور الجبال او الی بعض هذه المدائن منكرین لهذه البدع المضلة.»[1] .

[صفحه 133]

«پس از حمد و ثنا، خدا را سوگند كه سزاوار نیست گروهی كه به خدای بخشایشگر ایمان دارند و به حكم قرآن می گروند دنیا در نظرشان از امر به معروف و نهی از منكر و گفته به حق محبوبتر باشد اگر چه اینها زیان آور و خطر زا باشند كه هر كه در این دنیا در خطر و زیان افتد پاداشش در قیامت خشنودی حق و جاودانی بهشت اوست. برادران! بیرون برید ما را از این شهر ستمگرنشین به نقاط كوهستانی یا بعضی از این شهرستانها تا در مقابل این بدعتهای گمراه كننده قیام كنیم و از آنها جلوگیری نمائیم».

با این سخنان روحیه آتشین آنها آتشین تر شد. از آنجا حركت كردند و دست به طغیان و انقلاب زدند. امنیت راهها را سلب كردند، غارتگری و آشوب را پیشه كردند.[2] . می خواستند با این وضع دولت را تضعیف كنند و حكومت وقت را از پای درآورند.

اینجا دیگر جای گذشت و آزاد گذاشتن نبود زیرا مسئله اظهار عقیده نیست بلكه اخلال به امنیت اجتماعی و قیام مسلحانه علیه حكومت شرعی است. لذا علی آنان را تعقیب كرد و در كنار نهروان با آنان رودررو قرار گرفت. خطابه خواند و نصیحت كرد و اتمام حجت نمود. آنگاه پرچم امان را به دست ابوایوب انصاری داد كه هر كس در سایه آن قرار گرفت در امان است. از دوازده هزار نفر، هشت هزارشان برگشتند و بقیه سرسختی نشان دادند. به سختی شكست خوردند و جز معدودی از آنان باقی نماند.

[صفحه 134]


صفحه 133، 134.








    1. الامامة و السیاسیة، ص 141 -143 و كامل مبرد، جلد 2.
    2. الامامة و السیاسیة، ص 141 -143 و كامل مبرد، جلد 2.